نويد احمدي كارشناس ارشد اقتصاد معدن: معدنكاري سنتي با روشها و تجهيزات روسي بلاي جان زغال سنگيها شده است
معصومه صالحي
کشور ما به شدت در زمینه زیرساختهای توسعهای ضعیف است. مسیر و گلوگاههای حمل و نقل کشور فرسوده و فاقد استانداردهای بینالمللی لازم است. از سوي ديگر بهای تمام شده حمل و نقل چنین محصولاتي گاهی بیش از 30 درصد ارزش واقعی آن است كه اگر آن را در برابر بال دیگر صنعت فولاد یعنی سنگ آهن مقایسه کنیم، ميبينيم همه اين موارد نفس صادرات زغال سنگ را تنگ میکند. از سوي ديگر وقتی به تاریخچه این معادن نگاه میکنيم، ميبينيم بیش از نیم قرن معدنکاری سنتی با روشها و تجهیزات روسی بدنه مسخ شده تمام عیاری از این معادن ساخته که هر از چندگاه خبرهای ناگواري از ریزش و انفجار آنها بدن همه را میلرزاند؛ لذا ضروري است نگاه به روشهای معدنکاری از یک سو و دید مدیریت معادن زغال سنگ از سوی دیگر تغییر کند.
اينها بخشي از اظهارنظرهاي دكتر نويد احمدي كارشناس ارشد اقتصاد معدن در گفتوگو با ماهنامه "جهان معدن" است كه با دلسوزي و دقت نظر در خصوص چالشها و مشكلات پيش روي معادن زغال سنگ كه اين روزها با دغدغههاي متعددي دست به گريبانند، بيان ميكند. وي از فرسودگی و مستعمل بودن تجهیزات و نبود همت عالی و کافی اين معادن مي گويد و بر اين عقيده است كه اگر مشكلات موجود برطرف نشود، قطعا شاهد تعطيلي اين معادن در آيندهاي نزديك خواهيم بود. در ادامه متن كامل اين گفتوگو را با هم ميخوانيم:
وضعیت کنونی معادن زغال سنگ را از لحاظ میزان ذخایر و تعداد معادن موجود چگونه ارزیابی میکنید؟
بدون شک بیشترین ذخایر زغالی کشور امروز در منطقه زغالی طبس نهشته گذاری شده است. این منطقه زغال دار با مساحتی بالغ بر 1200 کیلومتر مربع در آنتی کلینال طبس واقع شده و دارای مناطق پروده (1)، پروده (2)، پروده (3)، پروده (4)، پروده شرقی، مزینو کوچکعلی شمالی و جنوبی و به طور کلی ترکیب زیبا و تمام عیاری از منابع زغال سنگ کک شو و حرارتی را برای کشورمان مهیا کرده است.
در کنار این ذخایر معادن سنگ کرمان، البرز غربی، البرز مرکزی و البرز شرقی از دیگر مناطق زغال دار کشور هستند که خود دارای معادن کوچک و بزرگ با ساختارهای زمین شناسی متفاوت هستند. اما بدون شک معادن زغال سنگ طبس است که اجازه کار مکانیزه را به معدنکاران میدهد، البته نباید فراموش کرد امکان اجرای بسترهای استخراج نیمه مکانیزه نیز در اکثر معادن كشور فراهم است.
ایران در زمینه معادن زغال سنگ در دنیا در چه جایگاهی قرار دارد؟
ایران در رده بندی بین کشورهای زغال دار جهان از جمله استرالیا، سیبری، اندونزی، لهستان، آلمان، کانادا، آمریکا، هند، چین، برزیل و یا آرژانتین دارای جایگاه بسیار بالایی نیست، اما از لحاظ بررسی جایگاه در خاورمیانه در پنج رده اول قرار میگیرد که البته با توجه به تمرکز فولادسازیهای کوره بلند در منطقه، موضوع قابل توجهی است.
در حال حاضر مشکلات معادن زغال سنگ را چه مواردي میدانید و تاکنون چه اقداماتی برای حل این مشکلات صورت گرفته است؟
مشکلات معادن زغال سنگ ایران ریشه در ديروز و امروز ندارند؛ به همین دليل برای رفع مشکلات اين بخش ابتدا باید ریشه یابی تاریخی و فرهنگ معدنکاری را مورد بررسي قرار داد. همزمان با شروع فعالیت صنعت فولاد ایران به دست روسها سه ماده معدنی اصلی يعني سنگ آهن، زغال سنگ و کربنات کلسیم مورد هدف زمین شناسان و معدنکاران روسي قرار گرفت.
تکلیف معادن سنگ آهن و کربنات کلسیم خیلی زود روشن و روش استخراج روباز برای آنها آغاز شد، اما ذخایر زغال سنگ مسیر دیگری را شروع کردند و حفاریهای زیرزمینی با سبک و سیاق و تجهیزات روسی آغاز شد و دو منطقه که شامل زونهای زغالی البرز (شرقی، مرکزی و غربی) بود، به همراه کرمان مورد هدف قرار گرفت. زغال البرزها از این لحاظ مهم بودند که دسترسی راه آهن سراسری برای آنها از زمان رضا شاه فراهم شده بود. مناطق زغال دار کرمان هم به واسطه طرح توسعه صنعت در منطقه و ساخت کک سازی زرند رونق یافتند.
اما وقتی به تاریخچه این معادن نگاه میکنيم، ميبينيم بیش از نیم قرن معدنکاری سنتی با روشها و تجهیزات روسی بدنه مسخ شده تمام عیاری از این معادن ساخته که هر از چندگاه خبرهای ناگواري از ریزش و انفجار آنها بدن همه را میلرزاند.
در برابر آن زون زغالی طبس که مدیریتی جدید با حضور اروپاییها را تا همین اواخر تجربه کرده است؛ در هنگامهای از تجهیزات مدرن و با دیدگاهی جدید متولد شد. نسلي جوان، کوشا و با انگیزه همراه مدیریتی با دانش و دوره دیده پا به عرصه گذاشتند. حال باید دید چرا در منطقه زغالی یکی چنان پیشرفت میکند که طبس را میسازد و سايرين چنان در جا میزند که ... ؟!
بدون شک اصلی ترین دلیل این موضوع، مشکل مدیریت و حاکمیت مسلط بر معادن زغال سنگ کشور است.
چه پیشنهاداتي برای توسعه معادن زغال سنگ داريد؟
در اين خصوص بايد بگويم نگاه به روشهای معدنکاری از یک سو و دید مدیریت معادن زغال سنگ از سوی دیگر باید تغییر کند. فرسودگی و مستعمل بودن تجهیزات و نبود همت عالی و کافی، بلای جان معادن زغال سنگ شده است. عده ای سود خود را در خون معدنکاران بیچاره جستجو میکنند و عدهای دیگر در عقد قراردادهایی بدتر از ترکمانچای!!! که هر چه فریاد ميزنيم، صدايمان به جایی نمیرسد. گويا آقایان نهادهای نظارتی گوششان بسيار سنگین شده است.
هشدار معدنکاران زغال سنگ در خصوص تعطيلي و ورشکستگی را تا چه اندازه جدی میدانید؟
جواب این سوال را بايد در جایی جستجو كرد كه قیمت زغال سنگ وارداتی تنی بیش از 2 میلیون تومان و قیمت زغال سنگ تولید داخل حدود 700 هزار تومان است. بنابراين در صورت تداوم وضع موجود و عدم رسيدگي مقامات ذيربط، بدون شک شاهد تعطیلی معادن زغال سنگ کشور در آینده ای نزدیک خواهیم بود.
* با توجه به عرضه محصولات ذوب آهن در بورس کالا که به منظور کشف قیمت و در راستای ضرورت عرضه کل زنجیره تولید فولاد انجام میشود، تا چه اندازه با عرضه زغال سنگ در بورسهاي كالايي و کشف قیمت از اين طريق موافق هستید؟ به نظرتان آیا این روند میتواند در حل مشکلاتی که در حال حاضر معدنکاران با آن روبرو هستند تاثیرگذار باشد؟
این موضوع میتواند قدم اول در بهبود شرایط زغالیها باشد. محاسبات نشان میدهد 30 درصد قیمت پایه چدن بهای زغال سنگ مصرفی آن است، اما حضور در تجارت جهانی کجا معنا میشود؟ اگر حتی بنا به حمایت از تولید فولاد هم باشد، زغال سنگ ایران باید به قیمت 15 تا 20 درصد كمتر از بازارهاي جهانی و با پایه معادل سازی شده ریال آن به دلار به مصرف کننده تحویل داده شود.
به عنوان سوال آخر، وضعیت صادرات زغال سنگ را در شرایط فعلی چگونه میبینید؟
متاسفانه کشور ما به شدت در زمینه زیرساختهای توسعهای ضعیف است. مسیر و گلوگاههای حمل و نقل کشور فرسوده و فاقد استانداردهای بینالمللی لازم است.
از سوي ديگر بهای تمام شده حمل و نقل چنین محصولاتي گاهی بیش از 30 درصد ارزش واقعی آن است كه اگر آن را در برابر بال دیگر صنعت فولاد یعنی سنگ آهن مقایسه کنیم، چه شانسی برای صادرکننده باقی میماند؟ همه اینها نفس صادرات را تنگ میکند. در این صورت چگونه میتوان به صادرات فکر کرد؟
از طرفی ديگر این تعداد کارخانه کک سازی که مثل قارچ رشد کردهاند، قرار است با چه خوراکی تغذیه شوند؟ متاسفانه از واژه صنعت و معدن همه به بخش آسان آن یعنی صنعت چسبیدهاند و معدن را رها کردهاند.
در حال حاضر کارخانههای کک سازی با کمبود خوراک مواجه شدهاند و باید زغال مورد نياز خود را وارد کنند و از طرفی ديگر بدهکاریهای سنگین صنایع فولادی کشور (کورههای بلند) نفس معادن زغال سنگ را گرفته است؛ در چنین وضعيتي معادن زغال سنگ چگونه به فكر صادرات باشند؟